در آن مقطع، قرار بود سهام دو خودروساز بزرگ کشور واگذار شود و این سهام دو مشتری رسمی و غیر رسمی داشت. رسمیها قطعه سازان بودند که برای خرید سهام ایران خودرو و سایپا اعلام آمادگی کردند و غیر رسمیها نیز نهادهای نظامی به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. در باب ورود سپاه به خودروسازی اما حرف و حدیثهای زیادی در آن دوران مطرح شد و گروهی موافق و گروهی نیز مخالف بودند، هرچند مسوولان این نهاد نظامی اظهارنظری رسمی در این مورد انجام ندادند. در همین بحبوحه اما روزنامه اعتماد گفت و گویی را با منوچهر منطقی مدیرعامل سابق ایران خودرو انجام داد تا از زیان وی که سابقه حضور در سپاه را داشت، بشنود آیا ورود نهادهای نظامی به خودروسازی به صلاح است یا نه. از همین رو حالا که دوباره بحث ورود نظامیان به خودروسازی مطرح شده، تصمیم گرفتیم بخشی از این گفت و گو را بازنشر کنیم؛ شاید خواندنش خالی از لطف نیست.
*طبق آنچه به گوش میرسد، در حال حاضر بنياد تعاوني سپاه و قطعه سازان به دنبال خريد باقيمانده سهام دولت در خودروسازي کشور هستند. نظر شما درباره صلاحيت اين دو گروه براي خريد سهام ايران خودرو و سايپا چيست؟
در مورد قطعه سازان خيلي نمیخواهم اظهارنظر بکنم، فقط تا همين حد بگويم که واگذاري سهام ايران خودرو و سايپا به آنها، اشتباهي استراتژيک است.
*اما آنها به دللی آشنا بودن با زیر و بم خودروسازی، خود را مستحق این سهام میدانند.
گفتم که من نمیخواهم خيلي در اين زمينه وارد بحث بشوم، اما به نظرم اگر به دنيا هم نگاه کنيم، با اين موضوع که قطعه سازان سهام صنعت خودرو را خريده و خود، خودروساز شدهاند، برخورد نخواهيم کرد. در واقع همواره قطعه ساز و خودروساز براي هم، اما جداي از يکديگر فعاليت کردهاند. اگر قطعه سازان ايران خودرو و سايپا را بخرند ما با يک تضاد قيمتي روبه رو خواهيم شد، زیرا مشتريان انتظار دارند با واگذاري کامل سهام اين دو شرکت به بخش خصوصي، هزینههای توليد کاهش يافته و خودرو با نرخ ارزانتری به بازار بيايد. اين در حالی است که قطعه سازان بايد سوددهي خود را حداکثر کنند و بعيد است بتوانند اين تناقض را حل کرده و انتظارات جامعه را به منفعت خود ترجيح دهند. همين الان هم اگر نگاهي به وضعيت فني و تکنولوژيکي قطعه سازان داخلي بيندازيد، خواهيد ديد تعداد محدودي از آنها براي رشد و توسعه کيفي خود، سرمايه گذاري خاصي را انجام دادهاند و اين نکتهای است که در واگذاري احتمالي سبب عدم رشد صنعت خودرو میشود.
*اما سپاه؛ در اين زمينه که سپاه به خريد سهام ايران خودرو و سايپا ورود پيدا کند، چه نظري داريد؟ در این مورد مخالفتهایی وجود دارد؟
ببينيد، هدف از واگذاري سهام خودروسازان، ارتقا و توسعه کمي و کيفي اين صنعت است، بنابراين ايران خودرو و سايپا بايد به بخشي برسد که توانايي مديريتي و مالي لازم را براي توسعه و اداره آن داشته باشد. شما مي گوييد سپاه قصد خريد سهام خودروسازان را دارد و کارشناسان مخالف آن هستند، در حالي که به اعتقاد من اين مخالفتها بيشتر احساسي است و دلايل محکمي براي آن ارائه نشده است. می گویند خودروسازي بايد به بخش خصوصي واقعي برسد، حرفي نيست؛ اما آيا بخش خصوصي قوي و معتبري که بتواند از پس مديريت خودروسازي کشور بر بيايد و امکانات مالي لازم را براي اداره و توسعه آن داشته باشد، واقعاً وجود دارد؟ متاسفانه ما عادت کردهایم با همه مسائل، برخوردي احساسي کنيم. من پيشنهاد میکنم نگاهي به سابقه سپاه در زمينه پروژههایی که در اختيار گرفته، بيندازيم و بر مبناي عملکرد آن قضاوت کنيم، نه اينکه صرفاً چون نام اين مجموعه «سپاه» است، نسبت به فعالیتهای اقتصادي آن موضعي منفي بگيريم.
کار سختي نيست، میتوان سرانجام پروژهها و سهامهایی را که بخش خصوصي و سپاه در اختيار گرفتهاند با هم مقايسه کنيم و ببينيم کدام يک در زمينه «سوددهي» و «نوآوري» بهتر عمل کردهاند؟ وقتي هم نتيجه معلوم شد، منصف باشيم و به بخشي که خوب کار کرده، اصالت بدهيم، نه اينکه محکومش کنيم. در حال حاضر بسياري از پروژههای ساختماني و پلها و سدها را سپاه میسازد، خب آمار بگيريم ببينيم آيا کارشان را خوب انجام دادهاند يا نه؟ آيا پروژهها به موقع تحويل داده شده يا نه؟
اگر نتيجه منفي بود که هيچ، قطعاً نبايد بخش ديگري را در اختيار سپاه گذاشت، اما در صورت مثبت بودن سرانجام اين پروژهها، ديگر نمیتوان به اين موضوع ايراد گرفت که چرا سپاه فلان پروژه را برداشته يا قصد خريد فلان سهام را دارد؟
*اما با همه اينها، در حال حاضر برخی ذهنيت خوبي روي اين موضوع که نهادهای نظامی وارد فعالیتهای اقتصادي شوند، وجود ندارد. با این چالش چه باید کرد؟
ما بايد عملکرد را ببينيم. از اين گذشته، سپاه که به زور جايي را نمیگیرد، خب به صورت رقابتي وارد يک معامله میشود و پول آن را میدهد. من يک نکته ديگر را هم بگويم،؛ اين همه که عنوان میشود سپاه همه پروژهها را برداشته و در تمام فعالیتهای اقتصادي حضور پيدا کرده است نيز موضوع واردي نيست، زیرا تنها چند درصد پروژههای اقتصادي کشور به دست سپاه است و اين چند درصد که ديگر اين همه هياهو ندارد. از طرفي بالاخره سپاه هم از نظر منابع مالي، محدوديت دارد و اصلاً در توانش نيست که بخواهد همه جا را بگيرد. به اعتقاد من بايد سپاه و فعالیتهای اقتصادي آن را منطقیتر و به دور از احساسات نقد کنيم و اتفاقاً اين کار اصلاً سخت و پيچيده نيست. به هر حال وقتي بخشي مانند «سپاه» پروژه يا سهامي را در اختيار میگیرد حداقل نتيجه اين است که کار را با کيفيت و سر وقت انجام میدهد، زیرا دقيق و طبق برنامه ريزي پروژه را جلو میبرد و به اصطلاح «خدا و پيغمبري» کار میکند.
* دیگران «خدا و پيغمبري» کار نمیکند؟
منظورم اين نيست. من مي گويم يک مقايسه ساده انجام بدهيم و به دور از احساسات، ببينيم کدام بخش در کدام زمينه موفق عمل کرده است و اگر قرار شد آن بخش موفق در زمينه يي ديگر هم وارد شود، محکومش نکنيم.
*اینها که مي گوييد، ناشي از تعصبتان به مجموعه سپاه نيست؟
نه به هيچ وجه. من الان تنها به عنوان کارشناس و استاد دانشگاه با شما حرف میزنم و اگر دفاعي هم میکنم ناشي از علم به تخصص مجموعه سپاه است. سپاه در حال حاضر نيروهاي متخصص و بسيار کارآمدي دارد که میتوانند در هر دو مؤلفه «کاهش هزينه» و «نوآوري» بسيار مناسب عمل کنند.
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست