صنایعی که حسبِ باورِ مارکسیستها، نظامِ سرمایهداری درکشوهای وابسته ایجاد میکرد تا از یکسو جلوی رشد وتوسعه ملی این کشورها را گرفته، وازسویی دیگر محصولات کمپانیهای غربی را وارد بازارِ آن کشورها کرده و آنان را وابسته به نظام سلطه نماید.
ازآنجا که رژیم شاه (بازحسب نگاه مارکسیستی) وابسته به امپریالیسم بود، بجای صنایع ملی، صنایع مونتاژدرایران ایجادمیکندکه نفع آن به شرکتهای چند ملیتی میرسید.
پیکان دراصل اتومبیل “هیلمن هانتر” بود که در انگلستان تولید میشد. کمپانی سازنده آن ورشکست شده وچون دیگرنمیتوانست درانگلستان رقابت نماید، آنرا درایران مونتاژ کرده و بنام پیکان روانه بازار میکند. مطالب زیادی علیه پیکان گفته میشد. ازجمله اینکه متناسب با آب وهوا و شرایط ایران نبوده وازتکنولوژی بروز برخوردار نمیبود.
معذالک شاه بجای صنعت ملی، بواسطه وابستگیاش به انگلیسیها برای نجات کمپانی ورشکسته انگلیسی آنرا درایران مونتاژ میکند.
پیکان بزعم مخالفین رژیم شاه نماد اقتصادِ وابسته ایران به نظامِ سلطه بود. ازدید مارکسیستها، نگاهی که نسبت به پیکان وجود داشت درحقیقت شامل تمامی صنایع احداث شده اعم ازبخش دولتی یا خصوصی دیگرهم میشد. بعلاوه شامل بیمه و بانکها و پروژه های کشت و صنعت و طرحهای بزرگ کشاورزی هم میشد.
حتی انرژی هستهای هم دالِ بر وابستگی رژیم شاه بود وگفته میشد که هدف آن دفع پسماندهایِ هستهای غرب درایران میاشد. مسلمانان دراین بحثها بیشترتابع نظرات چپگرایان بودند و همان مطالب را تکرار میکردند.
این وضعیت ادامه داشت تا انقلاب درسال ۵۷اتفاق افتاد وانقلابیون، وارث «صنایعِ مونتاژ و وابسته رژیمِ شاه» شدند؛ اعم ازصنایع دولتی وبخش خصوصی، ازجمله ایران ناسیونال و محصول معروف آن پیکان.
بیست سال بعد از انقلاب آقای مهندس غروی یکی ازمدیران بالنسبه موفق ایران خودرو جملهای گفتند که همه معتقدین به نظریه مارکسیستی «وابستگی» و صنعت مونتاژ را میبایستی درفکرفرو میبُرد. ایشان که برای افتتاح یکی از خطوط تولید بزرگ پیکان به مشهد رفته بودند،فرمودند«در صنعت اتومبیل هرچه داریم و به هرکجا که رسیده ایم از پیکان بوده است.»
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست