دو سه هفته پیش بود که پژو-سیتروئن و فیات-کرایسلر سرانجام پس از ماهها مذاکره، سند عقد خود را با یکدیگر امضا کردند تا چهارمین خودروساز بزرگ جهان رسماً متولد شود. پیش از این دو، ادغامهای داخلی و بین المللی دیگری نیز در خودروسازی اتفاق افتاده، از جمله پژو با سیتروئن، رنو با نیسان و بعدها با میتسوبیشی و همچنین فیات با کرایسلر.
آنچه این خودروسازان را به سمت ادغام با یکدیگر برد، بیش از هر مسئله دیگری، کاهش هزینهها بود، چه آنکه میخواستند با اشتراک گذاری دانش و تجربهشان، هزینههای تولید و فروش و بازاریابی و... را پایین بیاورند. در کنار کاهش هزینه، استفاده از فناوری و تکنولوژی یکدیگر و همچنین بهره بردن از بازارهای صادراتی مشترک، دیگر اهداف خودروسازان از ادغام بوده که در بیشتر موارد نیز محقق شده است.
حال پرسش اینجاست که آیا ایران خودرو و سایپا نیز میتوانند در ذیل این اهداف با یکدیگر یکی شوند؟ در این مورد نظرات مختلفی وجود دارد، هرچند البته بیشتر کارشناسان و فعالان صنعت خودرو، ادغام غولهای جاده مخصوص را به صلاح نمیدانند.
اولین باری که بحث ادغام ایران خودرو و سایپا مطرح شد، اواسط دهه ۸۰ بود. در آن مقطع، مهرداد بذرپاش مدیرعامل پارس خودرو طرح پیشنهادی خود مبنی بر ادغام ایران خودرو و سایپا را رسانهای کرد تا موجی از نظرات موافق و مخالف در پی آن راه بیفتد. بیشتر نظرات البته مخالف بود و خیلیها طرح پیشنهادی بذرپاش را ناکارآمد و حتی ناممکن دانستند.
وی اما اصرار زیادی روی ادغام داشت و با توجه به حمایتهای سیاسی که از سوی دولت احساس میکرد، کوتاه نمیآمد؛ با این حال در نهایت با اعلام علی اکبر محرابیان وزیر صنایع و معادن وقت مبنی بر اینکه دیگر نمیخواهد حرفی از ادغام بشنود، این پرونده تقریباً بسته شد. در طول این سالها اما جسته و گریخته باز هم صحبتهایی درباره ادغام ایران خودرو و سایپا مطرح شد، اما آنقدر جدی نبود که که بخواهد وارد مرحله اجرا شود.
طیف موافقان ادغام معتقدند با یکی شدن ایران خودرو و سایپا، هزینههای تولید آنها کاهش خواهد یافت و با به اشتراک گذاری دانش و تجربه، امکان تولید خودروهای بهتر و با کیفیتتری ایجاد میشود. در مقابل اما مخالفان ادغام دلایل منطقیتری دارند که اصلیترین آنها، ساختار دولتی ایران خودرو و سایپا است.
به اعتقاد مخالفان ادغام، وقتی این دو غول خودروسازی وابسته به دولت هستند، در هم تنیدن آنها نتیجهای جز ایجاد غولی بزرگتر و دولتیتر نخواهد داشت و از دل این اتفاق، نه نفعی به صنعت خودرو کشور خواهد رسید و نه به مشتریان. نکته دیگری که مخالفان ادغام به آن اشاره میکنند، از بین رفتن همین ذره رقابت در بازار خودرو کشور است. ایران خودرو و سایپا به هر حال اندک رقابتی با یکدیگر دارند و در صورت ادغام، همان نیز از بین خواهد رفت و انحصاری سنگینتر از آنچه هم اکنون هست، گریبان بازار خودرو کشور را خواهد گرفت.
در نهایت اینکه مخالفان ادغام معتقدند ایران خودرو و سایپا از دانش فنی روز برخوردار نیستند و بنابراین ادغام آنها کمک چندانی به تولد خودروسازی به روزتر و قویتر نخواهد کرد. با توجه به این موارد، به نظر میرسد اگر قرار باشد روزی ایران خودرو و سایپا با یکدیگر یکی شوند، پیش از آن باید از چند مرحله سخت عبور کنند، که مهمترین آنها خصوصی سازی کامل است.
همچنین ادغام ایران خودرو و سایپا تا وقتی رقیب خارجی قدری در بازار خودرو کشور وجود نداشته باشد، تنها به بیشتر شدن انحصار خواهد انجامید. این در حالی است که اگر روزی روزگاری خودروسازان بزرگ دنیا فرصت حضور مستقل را ایران پیدا کنند، آنگاه ادغام ایران خودرو و سایپا (به شرط خصوصی شدن کامل آنها) توجیه پیدا خواهد کرد.
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست