ماجرا از این قرار است که منحنی قیمت در بازار خودرو طی این چند هفته روندی صعودی داشته و کف قیمت به بالای 115 میلیون تومان هم رسید. ازآنجاکه "خودرو" از حساسیت اجتماعی بالایی برخوردار است و دولت و مجلس شورای اسلامی نیز نگاهی ویژه به آن دارند، رشد قیمت همواره با واکنش های سریع و منفی مواجه و در این شرایط، گاهی دلایلی فرعی و نه چندان اثرگذار، برای این ماجرا مطرح می شود. در حال حاضر نیز عنوان می شود که دلالان با مساعد دیدن فضا، نرخ‌هایی نجومی را برای انواع خودروهای داخلی آگهی می کنند و از این مسیر به رشد قیمت ها دامن می زنند. این در حالی است که به نظر می رسد ریشه رشد قیمت خودروها جای دیگری است و دستاویز قرار دادن مسائلی مانند فضای مجازی و قیمت سازی توسط دلالان، به نوعی آدرس غلط دادن است. نه اینکه دلالان در التهاب بازار خودرو نقش ندارند (که اتفاقا دارند)، با این حال اولا اصل حضور آنها در بازار خودرو ریشه در مسئله نرخگذاری دستوری دارد و ثانیا افت و خیز منحنی قیمت به شدت به بازار ارز وابسته است.
برخی معتقدند با بگیر و ببند و پلیس بازی می توان قیمت ها را در بازار خودرو کنترل کرد، حال آنکه تجربه چنین برخوردهایی در سایر بازارها و حتی اعدام سلاطین آنها نیز نتوانست مانع انفجار قیمت شود. در همین بازارهای ارز و سکه، علاوه بر بگیر و ببندهای فراوان، افرادی نیز به عنوان سلطان ارز و سلطان سکه محاکمه و بعضا پای چوبه دار هم رفتند، اما منحنی قیمت کار خود را کرد و این پلیس بازی ها مانع صعودش نشد. در مورد بازار خودرو نیز برخی معتقد به اجرای چنین سیاست هایی هستند، چون ریشه التهاب را اشتباه شناسایی کرده اند. اتفاقاتی که طی این یکی دو روز و پس از انتشار خبر ابتلای دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا به کرونا و بستری شدن وی، در بازار خودرو کشور رخ داد، نشان می دهد منحنی قیمت خودرو دمش به به دم ارز بسته است. همان طور که طی چند هفته گذشته قیمت خودرو همزمان با رشد نرخ ارز صعود کرد، حالا نیز با نزولی شدن بازار ارز (در پی انتشار خبر ابتلای ترامپ به کرونا)، پایین آمده است. بنابراین به نظر می رسد اگرچه قیمت سازی و دلال بازی و اثر روانی درج نرخ های نجومی در سایت های آگهی دهنده و فضای مجازی، در التهاب بازار خودرو بی تاثیر نیستند، اما نمی توان اصل تقصیر را بر گردن آنها انداخت. بازار خودرو مانند دیگر بازارهای کشور متاثر از شرایط نابسامان اقتصاد کشور و تورم انتظاری حاصل از آن و البته کمبود عرضه و تقاضای کاذب، ملتهب شده، وگرنه اعلام کردن و نکردن نرخ ها نقش چشمگیری در افت و خیز منحنی قیمت نداشته و نخواهد داشت.