به گزارش خودرونامه، شیخزاده حتی به نوعی آخرین غزلهای خود را برای این شرکت خواند. او تأکید کرد سایپا یک سرمایه بزرگ ملی است و هیچکس اجازه ندارد به آن آسیب برساند. به وجود مشکلات اذعان داشت، اما حل آنها را در گرو درایت و صبوری دانست. مدیرعامل سایپا از اصحاب رسانه و عموم مردم خواست اجازه ندهند اطلاعات نادرست و اخبار جعلی به تخریب ارزش شرکت منجر شود، بهویژه در دوره واگذاری؛ چرا که چنین فضایی میتواند تصمیمات درست را تحت تأثیر قرار دهد و به قیمتگذاری پایینتر از ارزش واقعی شرکت بینجامد.
در چنین فضایی این پرسش جدی مطرح میشود که آیا میتوان گفت دوره رفتوآمد مدیران دولتی به کیلومتر ۱۵ جاده مخصوص کرج به پایان خود نزدیک شده و سایپا اینبار بهطور واقعی، هم در مالکیت و هم در مدیریت، خصوصیتر از ایرانخودرو خواهد شد؟
نشست اخیر مدیرعامل سایپا را میتوان تلاشی برای ثبت روایت نهایی یک دوره مدیریتی دانست؛ روایتی که بیش از آنکه بر دستاوردهای عملیاتی متمرکز باشد، بر «حفظ ارزش شرکت» در آستانه واگذاری تأکید دارد. این نوع ادبیات معمولاً زمانی به کار میرود که مدیران بیش از آینده اجرایی خود، نگران سرنوشت ساختار مالکیتی و مدیریتی بنگاه هستند.
تجربه خصوصیسازی در صنعت خودروی ایران نشان داده که تغییر مالکیت بدون اصلاح حکمرانی شرکتی، بهتنهایی منجر به بهبود عملکرد نمیشود. اگر واگذاری سایپا صرفاً به جابهجایی سهام میان نهادهای شبهدولتی یا خصولتی محدود بماند، نهتنها استقلال مدیریتی محقق نخواهد شد، بلکه ریسک تداوم تصمیمات سیاسی در مدیریت شرکت نیز پابرجا میماند.
از این منظر، «نشست خداحافظی» بیش از آنکه پایان یک مدیر باشد، میتواند نشانهای از ورود سایپا به یک بزنگاه تعیینکننده باشد؛ بزنگاهی که در آن مشخص خواهد شد آیا این خودروساز بزرگ بالاخره از چرخه مدیریت دولتی رها میشود یا همچنان با ظاهری خصوصی و باطنی دولتی به مسیر پرچالش خود ادامه خواهد داد.