فصل مشترک برنامههای خودرویی این دو کاندیدا، صادرات است، به نحوی که زاکانی بر صدور خودرو به بازارهای آمریکای جنوبی و آفریقا تاکید دارد و قاضی زاده هاشمی نیز معتقد است باید بازار ۶۰۰ میلیونی منطقه را پوشش داد. تردیدی نیست که صادرات از اهمیت بسیار بالایی در حوزه خودرو برخوردار است و نه تنها برای کشور ارزآوری خواهد داشت، بلکه سبب ارتقای کمی و کیفی تولید نیز میشود.
با این حال در بحث صادرات خودروهای ایرانی، ابهامات و پرسشهای مهمی وجود دارد که با توجه به آنها، عملی شدن برنامههای زاکانی و قاضی زاده هاشمی بسیار سخت به نظر میرسد. زاکانی در حالی برای صادرات خودرو به آمریکای جنوبی و آفریقا برنامه دارد که بعد مسافت و همچنین حضور خودروسازان معتبر دنیا در بخشی از این بازارها، در کنار کیفیت پایین و قیمت تمام شده بالا، موانعی بزرگ بر سر راه تحقق این هدف به شمار میروند. به عنوان مثال در آفریقا، خودروسازان بزرگی وجود دارند که رقابت با آنها کار آسانی نیست.
از طرفی، خودروسازان کشور پیشتر حضور در بازار آفریقا را به واسطه احداث سایتهای تولیدی امتحان کردند و نتیجه مثبتی نیز نگرفتند. در مورد برنامه قاضی زاده هاشمی مبنی بر حضور در بازار ۶۰۰ میلیونی منطقه نیز، به نظر میرسد کار سختی پیش روی خودروسازان است، زیرا با توجه به کمیت و کیفیت تولیدات صنعت خودرو کشور و همچنین قیمت تمام شده بالا، بعید به نظر میرسد بتوان مشتریان منطقه را با محصولات فعلی راضی کرد. وی البته در برنامههای خود بر همکاری با شرکای منطقهای تاکید کرده، موضوعی که میتواند در تحقق برنامه صادرات به بازارهای منطقه کمک کننده باشد، هرچند مشخص نیست منظور وی از شرکای منطقهای چه شرکتهایی است. در مجموع اگر قرار بر توسعه صادرات خودروهای داخلی در دولت بعد باشد، این اتفاق بدون ارتقای کیفی تولیدات با مشارکت خارجیها و کاهش قیمت تمام شده، چندان امکانپذیر نیست. اما در بخش دیگری از برنامههای خودرویی این دو کاندیدا، بر مسئله واردات تاکید شده است.
به عنوان مثال، زاکانی میگوید با واردات خودرو مخالف نیست، اما آنهایی که میخواهند از خودروهای خارجی استفاده کنند، باید حسابی مالیات بدهند. این البته در حالی است که ازسرگیری واردات خودرو نیازمند لغو تحریم و بهبود وضع ارزی کشور است و باید دید آیا زاکانی و قاضی زاده هاشمی اصلاً به دنبال احیای برجام و لغو تحریم هستند؟
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست